محمدرضا باهنر متولد 1331 (کرمان) و برادر نخستوزير شهيد، محمدجواد باهنر است.
به گزارش محبوبترین، محمدرضا باهنر دانشآموخته رشته مهندسي معماري از دانشگاه علم و صنعت تهران در مقطع کارشناسي و برنامه ربزی اقتصادی از دانشگاه علامه طباطبايي در مقطع کارشناسي ارشد است.
باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی نماینده مجلس شورای اسلامی در دورههای دوم، سوم، چهارم، پنجم، هفتم و هشتم و نهم بودهاست. باهنر رئیس فراکسیون اکثریت مجلس پنجم و نایب رئیس مجلس هفتم و هشتم و نهم را بر عهده داشت.
از سوابق مديريتي باهنر ميتوان به معاون استاندار کرمان، دو دوره عضويت در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز اشاره کرد.
وي همچنين عضويت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، دبیر کلي جامعه اسلامی مهندسین، نایب رییسي جبهه پیروان خط امام و رهبری، ریاست فراکسیون اصولگرایان مجلس هفتم، نایب رییسي فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم، عضويت بعنوان موسس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، مسئوليت تشکیلات استان تهران حزب جمهوری اسلامی، عضویت همزمان در 2 کمیسیون زیربنایی و سیاسی- امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضويت کمیسیون تدوین سند چشم انداز بیست ساله در مجمع تشخیص مصلخت نظام را در کارنامه فعاليتهاي سياسي خود دارد.
همچنين از سوابق پارلماني باهنر ميتوان به عضو هیات رییسه در دوره چهارم و پنجم، نایب رییس دوره هفتم ، هشتم و نهم، عضویت در کمیسیون های عمران، اقتصاد، اجتماعی وکمیسیون تلفيق، نایب رییس و عضويت در کمیسیون بودجه و عضو ارشد فراکسیون اصولگرایان مجلس از دوره چهارم اشاره کرد.
محمدرضا باهنر درباره نحوه ورود و حضورش در حزب جمهوری اسلامی و سوابق نمایندگی خود میگوید:”سوابق پیش از نمایندگیام به اوایل انقلاب و حضور در کرمان برمی گردد. از کمیتههای انتظامات و کارهای انقلابی و سازمان زمین شهری شروع کردم و بالاترین سمتم در آن زمان معاون سیاسی استانداری کرمان در سال ۵۹ و ۶۰ بود. اواخر سال ۶۰ برای برگزاری کنگره حزب جمهوری اسلامی به تهران آمدم. همسرم در کرمان ماند و همه نگرانی من از مسائل امنیتی بود. چون ۷ تیر و ۸ شهریور را پشت سر گذاشته بودیم و برگزاری کنگره حزب در پیش بود که همه سران کشور در آن عضویت داشتند. از حضرت آقا که آن زمان دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بودند تا آقایان هاشمی و موسوی و طبسی و … خیلی نگران مسائل امنیتی بودم که چندان هم تجربهای در این زمینه نداشتم. روزی که قرار بود فردایش کنگره برگزار شود، تصورم این بود که بعد از کنگره به کرمان برمیگردم؛ تکلیف شرعی به گردنم گذاشتند که نامزد شورای مرکزی حزب شوم. هم آقای هاشمی و هم آقا به صورت جدی از من این را خواستند در حالیکه من تا قبلش فقط مسئول کرمان حزب بودم و خودم را در این سطح نمیدانستم.
بدون رودربایستی بگویم، علت حضور من در حزب بیشتر به خاطر این بود که نام شهید باهنر زنده بماند وگرنه خود من هیچ خاصیت ویژهای نداشتم. پس از آنکه ۵-۶ ماهی در تهران ماندم، حضرت آقا حکم مسئول تشکیلات دفتر حزب در تهران را به من دادند. البته قبلش هم آقای دری نجفآبادی حکم مسئولیت امور استانها را به من داده بودند.”